دانلود پایان نامه بررسی رابطه سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی با کیفیت زندگی در دانشجویان

فصل اول: طرح تحقیق
مقدمه
بیان مسأله
ضرورت های پژوهش
اهداف پژوهش
هدف اصلی
اهداف فرعی
فرضیه‏های پژوهش
تعریف نظری و عملیاتی اصطلاحات تحقیق
تعاریف نظری
کیفیت زندگی
بهزیستی روانشناختی'>روانشناختی
سرمایه روانشناختی
تعاریف عملیاتی
کیفیت زندگی
بهزیستی روانشناختی
سرمایه روانشناختی
فصل دوم- پیشینه تحقیق
مقدمه
تاریخچه مطالعات کیفیت زندگی
کیفیت زندگی
ویژگی های کیفیت زندگی
سنجش کیفیت زندگی
شاخص­های کیفیت زندگی
ابعاد و سازه­های کیفیت زندگی
اصول عمده کیفیت زندگی
مولفه های کیفیت زندگی
ارتباط کیفیت زندگی با سلامت
کاربردهای اندازه‌گیری کیفیت زندگی
تعریف کیفیت زندگی از نگاه سایر نظریه‏پردازان
نظریه تستا و سیمونسون
نظریه کالمن
نظریه گودمن
نظریه ریف و سینگر
نظریه موری
نظریه دیوید فیلیپس
نظریه فرانس و پاورس
نظریه سال و تالسکی
نظریه ژان
بهداشت روانی
معیارهای سلامت روان
سطوح بهداشت روانی
بهداشت روانی با مفهوم سلامت و تکامل روانی
ارتقاء سلامت روانی
بهزیستی روان شناختی
تعریف بهزیستی روان شناختی
عوامل مؤثر بر بهزیستی روانشناختی
بهزیستی روان شناختی و اهداف
بهزیستی روان شناختی و شادکامی
بهزیستی روان شناختی و امید
الگوی بهزیستی روان شناختی ریف
مؤلفه­های بهزیستی روان­شناختی
رفتار سازمانی مثبت­گرا
مفهوم سرمایه روان‏شناختی
مؤلفه های سرمایه روان‏شناختی
خودباوری- خودکارآمدی
خوش­بینی
امید
تاب­آوری
تحقیقات انجام شده در رابطه با موضوع تحقیق
داخل کشور
خارج کشور
فصل سوم: روش تحقیق
مقدمه
طرح تحقیق
جامعه آماری
حجم نمونه و روش نمونه‌گیری
ابزار گردآوری داده ها
مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی
بهزیستی روان شناختی ریف
پرسشنامه سرمایه روان‌شناختی لوتانز
تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم: تجزیه وتحلیل داده ها
مقدمه
الف:توصیف داده ها
ب:آزمون فرضیه های تحقیق
بررسی نرمال بودن داده‌ها
تشخیص همخطی
یکسانی واریانسها
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
مقدمه
بحث و نتیجه گیری
محدودیتهای پژوهش
پیشنهادات پژوهش
فهرست منابع و مآخد
منابع
پیوست

———-

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سرمایه روان‏شناختی و بهزیستی روان‏شناختی با کیفیت زندگی دانشجویان انجام شده است. همچنین در این تحقیق رابطه ی بین مؤلفه های های سرمایه روانشناختی با کیفیت زندگی در دانشجویان مورد توجه قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق دربرگیرنده کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد قوچان در سال تحصیلی ۱۳۹۳ می باشد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل ۱۴۰ نفر از جامعه مذکور است که به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند.

پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ، بهزیستی روان شناختی ریف و سرمایه روان‌شناختی لوتانز در پژوهش حاضر استفاده گردید. در این پژوهش داده ها به لحاظ توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار،کجی و کشیدگی) و استنباطی (رگرسیون چند متغیره) توسط نرم افزار SPSS تحلیل شد.

یافته ها حاکی از آن بود که بین بهزیستی روانشناختی و کیفیت زندگی دانشجویان ارتباط معنادار آماری وجود ندارد ولیکن بین سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی دانشجویان ارتباط معنادار آماری وجود دارد (۰۱/۰ >P). همچنین ابعاد سرمایه روانشناختی(خوش بینی ، امیدواری و خودکارآمدی) با کیفیت زندگی رابطه مثبت معنادار دارد (۰۱/۰ >P).

کلید واژه : کیفیت زندگی، بهزیستی روانشناختی، سرمایه روانشناختی

مقدمه

چگونه می­توان بهتر زندگی کرد؟ با چه ساز و کارهایی می­توان از این دنیا لذت برد؟ راز بهکامی[۱] و خوشبختی چیست؟ انسان از دیرباز به دنبال پاسخگویی به این سؤالات بود. متخصصین علوم رفتاری و اجتماعی در پی یافتن پاسخ و رسیدن به این غایات، نهایت سعی خود را کردند. بهکامی، مثبت­اندیشی[۲]، رضایت از کار، شغل، تولید و بهره­وری و در نهایت جامعه کامیاب نیز از جمله غایات هستند که همگی در غالب روان‏شناختی مثبت­نگر قابل تحقیق است (سیلگمن[۳]، ۲۰۰۰؛به نقل از فتوحی نیا،۱۳۹۲)

داشتن یک زندگی با کیفیت مطلوب از دیرباز همواره آرزوی بشر بوده و هست و در طی سالیان متمادی یافتن مفهوم زندگی خوب و چگونگی دستیابی به آن افکار و مطالعات را به خود معطوف کرده است. عوامل بسیاری در زندگی باکیفیت مطلوب دخالت دارد که یکی از این عوامل اعتقادات و آموزش های دینی مسلمانان است(داورن،۲۰۰۴؛به نقل ازحیدری و جعفری،۱۳۸۸).

کیفیت زندگی یکی از شاخص های مهم تبیین­کننده سلامت روانی فرد و میزان برخورداری وی از مواهب زندگی سالم است (گرانت و ریورا[۴]، ۱۹۹۸؛ به نقل از موحد،حسین زاده،کاسمانی،۱۳۸۹). (کالمن[۵] ،۱۹۸۴؛ به نقل از ماهنامه گیلان،۱۳۹۲) می­گوید که کیفیت زندگی گستردگی و انبساط امید و آرزو است که از تجارب زندگی ناشی می­شود. همچنین (فرانس و اوریس،۱۹۸۵؛به نقل از ماهنامه گیلان،۱۳۹۲) می­نویسند کیفیت زندگی ادراک فرد از رفاه است که به نظر می­رسد از رضایت یا عدم رضایت در حیطه­های اصلی زندگی ناشی می­شود.

مدت­هاست که دانشمندان و پژوهشگران رویکردی مثبت­نگر را به مدیریت منابع انسانی آغاز نموده‏اند. در واقع سازمان­ها به طور روزافزون به اهمیت مثبت بودن و تمرکز به توسعه نقاط قوت کارکنان به جای توجه به نقاط ضعف آنها پی برده­اند (حیدری و جعفری، ۱۳۸۸). سرمایه روان­شناختی[۶] نیز بر مبنای همین رویکرد مطرح شده است و به معنای آن دسته از حالات روانی فردی است که با مشخصه­های داشتن اعتماد به نفس و تلاش برای موفقیت در کارهای چالش برانگیر (خودکارآمدی[۷])، تلاش مداوم برای تحقق اهداف (امیدواری[۸])، انتظار مثبت در مورد موفقیت‏های حال و آینده (خوشبینی[۹]) و قدرت تحمل در شرایط سخت و استقامت (تاب‏آوری[۱۰]) تعریف می­شود.

این مشخصه‌ها در یک فرآیند تعاملی و ارزشیابانه، بر زندگی معنا بخشیده و تلاش فرد برای تغییر موقعیت­های فشارزا را تداوم داده و او را برای ورود به صحنه عمل آماده می‏کند (جاج و بونو[۱۱]، ۲۰۰۱؛به نقل از خسروشاهی و همکاران،۱۳۹۱). امروزه بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که سرمایه روان­شناختی سازمان­ها می­تواند مزیت رقابتی پایداری برای آنها فراهم کند (لوتانز[۱۲]، ۲۰۰۶؛به نقل از همان منبع).

علاوه بر آن سلامت روانی یکی از ممهم­ترین عوامل مؤثر در ارتقا و تکامل انسان­ها محسوب می‏شود. این امر به ویژه در دانشجویان از اهمیت بسیاری برخورداری است و تلاش برای دستیابی به زندگی مطلوب در همه­ی اعصار و دوره­های زندگی بشر همواره وجود داشته است (عبداللهی و همکاران، ۱۳۹۱). از زمان­های دور همیشه این سؤال مطرح بوده که چه چیزی باعث خوشبختی و بهزیستی می‏شود؟ هر یک از پژوهشگران که در این حیطه پرداخته­اند عوامل و ابعاد خاصی را معنی کرده­اند که هر فردی واجد این خصوصیات و ابعاد باشد دارای نسبتی از بهزیستی است.

همان­طور که مایرز[۱۳] و دنیز[۱۴] (۱۹۹۵) بهزیستی روانی را داشتن احساس مثبت و احساس رضایتمندی عمومی از زندگی خود و دیگران که شامل حوزه‌های مختلف خانواده، شغل و …. می­شود تعریف کرده­اند در واقع بهزیستی مقوله وسیعی از پدیده­هایی است که پاسخ‏های هیجانی افراد، قلمرو رضایت و ارزیابی‏های کلی از زندگی را شامل می­شود و اشاره به حسی از سلامتی دارد که آگاهی کامل از تمایلات و یکپارچگی در تمام جنبه‏های فرا را شامل می­شود (مایرز و دنیز،۱۹۹۵؛ به نقل از بهادری خسروشاهی، ۱۳۹۱).